امکان لغو – بررسی و اعتراض به پرونده ای که در موضوع ابطال مجوز اقامت شما صادر شده توسط هر مدیری وجود دارد. مدیریت؛ وقتی خلاف قانون عمل می کند و مرتکب عمل غیرمنصفانه می شود، با مراجعه به دادگاه برای ابطال آن، دعوای ابطال مطرح می شود.

این یک موضوع اساسی است که قانون اساسی بر آن حاکم است. در عمل اغلب شاهد موارد ابطال هستیم. در ادامه نکات مهمی را در مورد این موارد به اشتراک خواهیم گذاشت.

دعوای ابطال از نظر تکنیک حقوقی سیر متفاوتی دارد. هرکسی که قصد طرح دعوای ابطال را دارد، حتما باید با وکلای مجرب همکاری کند. زیرا با توجه به ساختار اساسی حقوق اداری، در هر معامله ای که توسط اداره انجام می شود، فرض انطباق با قانون وجود دارد. به عبارت دیگر، هر اقدامی که از سوی اداره انجام می شود – حتی اگر خلاف قانون باشد – تا زمانی که خلاف آن با رأی دادگاه ثابت نشود، مطابق قانون تلقی می شود و خواهان باید خلاف شرع بودن آن را ثابت کند.

در واقع یکی دیگر از مسائلی که به اندازه دریافت کمک حقوقی در این فرآیند مهم است، داشتن دانش عمومی در مورد موضوع است.

به همین منظور مقاله ابطال پرونده خود را به صورت کلی برای شما آماده کرده ایم. در زیر جزئیات مهمی در مورد پرونده انصراف خواهید یافت.

پرونده ابطال چیست؟

ما دعاوی ابطال اقدامات اداری نهادها، مراجع یا افراد وابسته به اداره را می نامیم. به عبارت دیگر، اداره هیچ یک از تراکنش‌های شما را انجام نمی‌دهد یا اشتباه انجام می‌دهد، نهادی از اداره هر گونه تصمیم غیرقانونی گرفته است، درخواستی حتی اگر نوشته نشده باشد شروع شده است و غیره. برای ابطال همه اینها می توان دادخواست داد.

عدم انجام اقدام لازم توسط اداره در امری نیز ممکن است موجب ابطال شود.

لازم به ذکر است که دعوای ابطال صرفاً مربوط به لغو اقدام انجام شده توسط اداره می باشد. به عبارت دیگر، با پذیرش دعوی از سوی دادگاه، برای اداره مکلف به فسخ آن عمل به وجود می آید. دادگاه نمی تواند جای اداره را بگیرد و اطمینان حاصل کند که در این زمینه اقدامی انجام می شود. فقط آن تراکنش را لغو می کند و مدیریت را از انجام آن تراکنش منع می کند.

اگر خواسته های دیگری از دولت وجود داشته باشد چه؟ به عنوان مثال، اگر در اثر اقدام اداره، زیان وارد شود، چه اتفاقی می افتد؟ سپس باید دادخواست کامل تشکیل شود. اقدام جبرانی کامل به جبران خسارت ناشی از قانون اداری می پردازد.

شرایط اقدام لغو

برای اقامه دعوای ابطال باید شرایط خاصی رعایت شود. اینها شرایطی است که طبق قانون آیین دادرسی اداری شماره 2577 و رویه قضایی تعیین شده است. برای مرتب کردن آن به این صورت:

  • اول از همه، مهلتی برای رسیدگی ابطال وجود دارد. این مدت محدودیت زمانی است. با تجاوز از مهلت ها، حق طرح دعوی از بین می رود. در ادامه به تشریح این موضوع خواهیم پرداخت. بسته به نوع معامله، مهلت های متفاوتی وجود دارد.
  • باید یک اقدام اداری انجام شود. وقتی می گوییم اقدام اداری، در مورد اقداماتی است که اداره با اعلام اراده یک جانبه بر اساس قدرت عمومی انجام می دهد. در صورتی که عملی که توسط اداره انجام می شود شرایط اداری بودن آن را نداشته باشد، قابل دعوای ابطال نیست. در مورد اعمال اداری و قراردادهای اداری و معاملات حقوق خصوصی اداره باید دعوای دیگری اقامه شود نه ابطال.
  • در دعوای ابطال می توان ادعا کرد که اقدام اداره غیر قانونی است. ادعای دیگری نمی توان کرد. به عنوان مثال، اگر اقدامی که توسط اداره انجام می شود نامناسب، ناکارآمد، غیر ضروری و غیره باشد. اقامه دعوای ابطال به دلایلی از قبیل:
  • دعوای ابطال با درخواست ابطال عمل اداری قابل طرح است. در صورت درخواست غرامت، دعوی اقامه شده به منزله اقدام جبرانی کامل خواهد بود. البته هم فسخ معامله و هم جبران خسارت ناشی از آن معامله ممکن است درخواست شود. در چنین حالتی می توان دعوای ابطال و دعوای جبران کامل را با هم اقامه کرد. در ادامه به جزئیات این موضوع خواهیم پرداخت.
  • رسیدگی ابطال به نظم عمومی است. بنابراین حق طرح دعوای ابطال پیشاپیش قابل اسقاط نیست. اما به هیچ وجه نمی توان از اقامه دعوای ابطال اشخاص جلوگیری کرد.
  • اقدام اداری درخواست شده برای لغو باید تکمیل و همچنین نهایی شود. در واقع معاملات انجام شده در حقوق اداری ترکیه به طور همزمان نهایی شده تلقی می شود. البته لزومی ندارد که معامله به اطلاع شخص مربوطه برسد.

شرایط پرونده چنین بود. حال باید در مورد اینکه کدام معاملات می توانند مشمول دعوای ابطال شوند صحبت کنیم.

ارتباط با مالتین

 

الزام به مراجعه به اداره در پرونده ابطال

هیچ الزامی برای درخواست از اداره برای طرح دعوای ابطال وجود ندارد. این تعهد برای پرونده های قضاوت کامل معتبر است. با این حال، حق دارد به اداره ای که اقدام را در دعوای ابطال انجام داده است، درخواست دهد. یعنی یک درخواست داوطلبانه است. هنگامی که درخواست ارائه می شود، مهلت های دعوی که در زیر در مورد آن صحبت خواهیم کرد، متوقف می شود.

وقتی می گوییم درخواست به اداره، منظور ما این است که شخص با مراجعه به اداره، از اداره درخواست می کند که تراکنش را لغو کند. فرد متقاضی به اداره انتظار دارد که ظرف 30 روز از دولت پاسخ دهد. در این دوره، دولت می تواند برنامه را مثبت ببیند و خود روند را متوقف کند.

یا ممکن است درخواست را رد کند. یا اصلا جواب نمیده در صورت امتناع یا عدم پاسخگویی، مدت طرح دعوای ابطال ادامه دارد.

پس زمان کجا بود؟ هنگامی که درخواست برای مدیریت ارسال می شود، زمان اجرا متوقف می شود و از جایی که در پایان 30 روز متوقف شده است ادامه می یابد. در ادامه به آغاز دوره ها نیز اشاره خواهیم کرد.

اگر پاسخی که اداره در پایان دوره 30 روزه به فرد داده است، قطعی نباشد، فرد دارای دو امکان است. بر این اساس می تواند مستقیماً دعوای ابطال کند. یا می تواند منتظر پاسخ قطعی دولت باشد.

البته در این مدت انتظار، زمان طرح دعوا اجرا نمی شود. اما مدت انتظار با انقضای 6 ماه از تاریخ شکایت به پایان می رسد.

کدام معاملات اداره می تواند مشمول دعوای فسخ شود؟

قبل از هر چیز باید بگوییم که علنی بودن راه قضایی در برابر انواع اعمال و اقدامات اداره، موضوعی است که در اصل 125 قانون اساسی آمده است. لذا امکان طرح این دعوی علیه هرگونه اقدام اداره می باشد.

اما برای اینکه درخواست قابل پذیرش باشد، عمل اداری باید از نظر برخی از ارکان غیر قانونی باشد. رتبه بندی آنها به صورت زیر امکان پذیر است:

مهم: در موارد ابطال دادرسی اداری ممکن است موارد زیر ذکر شود.

جدول 1: چگونه اقدام اداری غیرقانونی است؟

  استثناها
آسیب در عنصر اقتدار از آنجایی که مرجع از نظم عمومی است، در هر مرحله از فرآیند قضایی اداری قابل حسابرسی است. وقتی می گوییم اختیار، منظور این است که آیا اداره ای که عمل اداری را انجام می دهد، اختیار انجام آن عمل را دارد یا خیر؟ به عبارت دیگر، دعوای ابطال ممکن است این ادعا را داشته باشد که اداره صلاحیت ندارد. از کار افتادگی اقتدار نیز از 4 طریق امکان پذیر است. ممکن است اقتدار به عنوان شخص، موضوع، مکان و زمان مشکل داشته باشد.
ویژگی آسیب در شکل  کلیه اقدامات اداری طبق قوانین رسمی خاصی انجام می شود. اقدامات اداری باید مطابق با قانون و قوانین مربوط باشد. در غیر این صورت از لحاظ شکلی غیرفعال می شود و ممکن است مورد دعوای ابطال قرار گیرد. ممکن است ناهنجاری های اساسی وجود داشته باشد که بر ماهیت فرآیند تأثیر بگذارد. کمبودهای ثانویه در شکل، که می توانند بعداً اصلاح شوند، ممکن است امکان پذیر باشد.
ناتوانی در علت ما در مورد دلایلی صحبت می کنیم که دولت را وادار به انجام یک اقدام می کند. به عبارت دیگر، اداره یک معامله را بر اساس دلیل انجام می دهد. برای ارتکاب تخلف مندرج در قانون جریمه در نظر گرفته می شود. دلیل اقدام اداری ممکن است موضوعی باشد که در قانون به وضوح بیان شده است یا ممکن است یک واقعیت مادی یا دلیل قانونی دیگری باشد. به عنوان مثال، اگر اداره به کسب و کاری مجوز ندهد و دلیلی برای آن نشان دهد، این دلیل می تواند با ادعای غیرقانونی بودن، مشمول دعوای ابطال شود.
ناتوانی در عنصر موضوعی عملی که توسط اداره پس از تحقق عامل علت ذکر شده در بالا ایجاد می شود، عامل موضوع نامیده می شود. عموماً عدم انطباق دلیل با عنصر موضوع می تواند موجب ابطال عمل اداری شود. گاهی اوقات موضوع اقدام اداری می تواند نتیجه ای غیرممکن یا غیرقابل پیش بینی باشد. اقدام اداری را نمی توان ماسبق به ماسبق کرد، اما گاهی می توان از این طریق اقدام کرد. بنابراین می تواند نامشروع باشد. اینها همیشه به معنای ناتوانی از نظر موضوع هستند.
آسیب در جنبه هدف همه اقدامات اداری تنها می تواند یک هدف داشته باشد و آن تامین منافع عمومی است. بر این اساس، رسیدگی اداری با هدف روشن برای هدف دیگر، از نظر عنصر هدف (هدف) اقداماتی باطل است. ناتوانی در عنصر عینی در عمل سوگیری اختیار نامیده می شود.

چه کسی می تواند پرونده ابطال تشکیل دهد؟

برای طرح دعوای ابطال، داشتن دو نوع اهلیت دعوی الزامی است. اولین آن، اهلیت عام دعوی است، یعنی شرایط عمومی خواهان بودن در همه دعاوی. دوم به صورت «تضییع منفعت» در دعاوی خاص، یعنی در دعاوی ابطال.

برای اقامه دعوای بطلان به شرط اهلیت عام دعوا، باید دارای قدرت تشخیص، بالغ بودن و عدم محدودیت باشد. بدیهی است اشخاص حقیقی می توانند پرونده انصراف را تشکیل دهند. امکان خواهان اشخاص حقوقی وجود ندارد.

وقتی می گوییم تضییع منفعت، در مورد تخلفاتی صحبت می کنیم که در آنها حق شکایت به وجود می آید، حتی اگر خسارت عینی نداشته باشد. وقتی بین عمل اداری و شخص پیوند جدی، قابل قبول، مادی یا معنوی وجود داشته باشد، می تواند از نقض منافع صحبت کند. البته اینها مسائل تفسیری است.

تشخیص تخطی از منافع با توجه به ماهیت عمل اداری ضروری است. برای مثال:

در مورد مسائل مربوط به کل جامعه ← اگر دعوی ابطال در مورد یک اقدام اداری مربوط به جامعه مطرح شود، نقض منافع با انعطاف بیشتری تفسیر می شود. در عمل حفاظت از محیط زیست و سازه های تاریخی، ارزش های فرهنگی و شیوه های منطقه بندی و غیره. می توان پذیرفت که چنین معاملاتی نقض منافع عمومی است. هر کس حق دارد در امور مربوط به جامعه دعوی ابطال کند.

در معاملات فردی ← برای اینکه یک فرد به دلیل معامله ای که مربوط به خود است، دعوای ابطال کند، باید یک تماس قانونی قابل حمایت بین رویداد و فرد وجود داشته باشد. علاوه بر این، باید در قانون آن شخص تأثیر بگذارد، یعنی باعث تغییر در دنیای او شود. علاوه بر این، رابطه بین معامله مربوطه و فرد باید به روز باشد. واجد این شرایط می تواند دعوای ابطال کند.

در اقدامات جمعی ← برخی از اقدامات اداری ممکن است محصول یک اراده واحد نباشد. ممکن است بیش از یک مقام اداری اقدام مشترک اداری انجام دهند و ممکن است لغو آن ضروری باشد. ما چنین معاملاتی را معاملات جمعی می نامیم. ممکن است یکی از افراد در مرجع تصمیم گیری مربوطه بخواهد به این معاملات اعتراض کند. در چنین حالتی می توان با مخالفت تصمیم در جریان تصمیم گیری، دادخواست ابطال داد. اما همانطور که بیان کردیم فردی که نظر منفی را به مراحل اداری ارائه و در صورتجلسه قید می کند می تواند این دادخواست را مطرح کند.

کدام اقدامات مقامات اداری قابل شکایت است؟

هر مرجع اداری که اقدام اداری انجام می دهد می تواند متهم دعوای ابطال باشد. اما به طور کلی می توان متهمان را به شرح زیر فهرست کرد:

  • ریاست مجلس ملی بزرگ ترکیه به عنوان متهم در دعوی ابطال علیه اقدامات انجام شده توسط TGNA نشان داده می شود.
  • راه حل قضایی در برابر اقدامات رئیس جمهور بسته است. اما در دعوای ابطال رسیدگی اداری انجام شده در دبیرخانه کل ریاست جمهوری، دبیرخانه کل به عنوان خوانده معرفی می شود.
  • امکان طرح دعوای ابطال نسبت به مصوبات هیأت وزیران وجود دارد. وزارتخانه ای که اجرای مصوبه هیات وزیران مربوطه را برعهده می گیرد متهم است.
  • در دعوای ابطال مصوبه مشترك، وزارتخانه تنظیم كننده این فرمان باید متهم نشان داده شود.
  • در معامله ای که توسط وزارتخانه انجام می شود، آن وزارتخانه به عنوان متهم نشان داده می شود. در دعوای ابطال به دلیل معاملات انجام شده توسط خدمات اصلی و واحدهای داخلی در بدنه وزارتخانه، وزارت مستقیماً خوانده می شود. به عنوان مثال، علیه اداره کل پرسنل وزارت آموزش و پرورش ملی طرح دعوی می شود.
  • در معاملات انجام شده توسط فرمانداری یا بخشداری می توان فرمانداری یا بخشداری مربوطه را مستقیماً متهم نشان داد.
  • در مقابل اقدام ادارات استانی، استانداری متهم می شود. فرمانداری در برابر بخشداری ها متهم می شود. به عنوان مثال، علیه فرمانداری نسبت به اقدام ریاست معارف ملی و از فرمانداری ولسوالی علیه اقدام ریاست آموزش و پرورش ملی اقامه می شود.
  • متهم دعوی ابطال نسبت به اقدامات دولت های محلی یعنی شهرداری ها به نمایندگی از آن نهاد دولتی محلی تبدیل می شود. به عنوان مثال، شهردار در دعاوی ابطال نسبت به اقدامات کمیته شهرداری یا شورای شهرداری و فرمانداری در دعاوی اقامه شده علیه تصمیمات کمیته استانی به عنوان متهم نشان داده می شوند.
  • در روستاها متهم مختار می شود.
  • در دعاوی ابطال نسبت به اقدامات دستگاههای اشخاص حقوقی عمومی، دستگاه اجرایی مربوطه به عنوان خوانده معرفی می شود. به عنوان مثال، ریاست دانشگاه استانبول، ریاست موسسه تامین اجتماعی، اداره کل بزرگراه ها…

دوره دعوای دعوی ابطال

مدت اقامه دعوای ابطال اساساً به ماهیت عمل اداری بستگی دارد. در حالی که دوره عمومی دعاوی برای شورای دولتی و دادگاه های اداری 60 روز است، این مدت برای دادگاه های مالیاتی 30 روز است. این دوره های محرومیت در دعوای ابطال است.

این قانون شامل مهلت های خاصی برای طرح دعوی برای برخی اقدامات اداری است. معمولاً به عنوان بازه زمانی طرح دعوی در اقدام اداری مشخص می شود. در چنین مواردی، آن مهلت ها رعایت می شود.

از آنجایی که آنها بسیار متنوع هستند، نمی توان همه آنها را در اینجا گنجاند. در صورتی که این مدت های خاص مشمول قانون اداری نباشد با توجه به این مدت های عمومی اقامه دعوی می شود.

رسیدگی در پرونده ابطال

اولین بررسی بر روی دادخواست ها انجام می شود. پرونده ها با یا بدون جلسه قابل رسیدگی است. در دعوای ابطال روش تجدیدنظر عرفانی اعمال می شود. یعنی: شواهد، ادعا و غیره که توسط قضات آورده شده است. وابسته نیست.

قاضی از آنها استفاده می کند، اما تحقیقات خود را نیز انجام می دهد. ما در بالا ذکر کردیم که چرا اقدام اداری ممکن است غیرقانونی باشد. قاضی اداری ممکن است عمل مورد ادعا را از حیث موضوع از نظر دلیل یا حجیت غیر قانونی تشخیص دهد.

دادگاه صالح و صالح در دعوای فسخ

وقتی پرسیده می شود که دعوای ابطال در کجا اقامه شده است، اولین پاسخی که داده می شود، دادگاه های اداری است که دادگاه های صلاحیت عمومی هستند، برای رسیدگی به ابطال یک عمل اداری در دادگاهی غیر از دادگاه اداری. ، باید در قانون تنظیم دقیقی در این مورد وجود داشته باشد.

در مجموع می توان به این سوال پاسخ داد که پرونده ابطال در کدام دادگاه مطرح می شود:

  • دادگاه های اداری که دادگاه های صلاحیت عمومی هستند
  • دادگاه های مالیاتی متولی دعاوی مالیاتی
  • در برخی موارد، دادگاه های اداری منطقه ای (دادگاه های تجدیدنظر)
  • در برخی موارد، شورای دولتی (دادگاه استیناف)

برای دادگاه هایی که نام بردیم، موضوع اختلاف در قانون تعیین شده است. اما تعیین صحیح قاعده تکلیف و اختیار با یک ارزیابی جدی قانونی امکان پذیر است.

چنانچه دعوای غیر مربوط به صلاحیت اداری به عنوان دعوای ابطال در یکی از این دادگاه ها مطرح شود، دادگاه رای عدم صلاحیت می دهد.

اما چنانچه دعوای بدون دعوای ابطال مربوط به موضوع دیگری در صلاحیت اداری باشد، این بار دادگاه به صورت رسمی پرونده را به دادگاه صالح و مجاز ارسال می کند.

چشم پوشی از اقدام

در دعاوی مدنی، دعوا با اعراض، یعنی با انصراف شاکی از دعوای خود منتفی می شود. اما در مورد ابطال چنین نیست.

رویه قضایی شورای دولت بدین شرح است: در صورتی که در عمل اداری موضوع دعوی، مصلحت عمومی غلبه داشته باشد، اعراض شاکی عواقبی را در پی نخواهد داشت. اما اگر منفعت شاکی بیشتر از منافع عمومی باشد، این بار چشم پوشی عواقبی را در پی خواهد داشت.

بایگانی پرونده در اقدام برای ابطال

توقف اجرا در پرونده های اداری دیده می شود. غیرقانونی بودن قانون اداری تنها زمانی قطعی می شود که دادگاه تصمیم نهایی خود را صادر کند. فقط در این صورت می توان آن را لغو کرد. با این حال، ممکن است بین باز شدن پرونده و تصمیم گیری زمان زیادی طول بکشد.

ادامه روند اداری در این فرآیند ممکن است نتایج دردسر آفرینی به همراه داشته باشد.

در صورتی که در نگاه اول عمل اداره به وضوح غیرقانونی به نظر برسد و در صورت تداوم بایگانی، در صورتی که خسارت جبران ناپذیری به همراه داشته باشد، ممکن است به بایگانی پرونده تصمیم گیری شود.

ما در اینجا به جزئیات توقف اجرای حکم نمی پردازیم. چون موضوع مهم و جامعی است.

تصمیمات و نتایج دادگاه

در صورتی که دادگاه خلاف قانون بودن عمل اداری را تشخیص دهد، رأی ابطال می دهد و در صورتی که آن را مطابق قانون بداند، به رد دعوا می دهد. می توانیم نتایج آنها را با جدولی به شرح زیر توضیح دهیم:

جدول 2: نتایج دعوای ابطال

اگر پرونده منتفی شود در صورتی که مورد پذیرفته شود
در صورت رد پرونده به دلیل عدم وجود پیش شرط، عواقبی برای عمل اداری مورد نظر نخواهد داشت. اما در صورت رد موضوع، قانونی بودن عمل اداری مشخص می شود. اقدامات اداری با تصمیم لغو پایان می یابد. این انقضا به طور خودکار اتفاق می افتد. تصمیم ابطال عطف به ماسبق خواهد بود. از تاریخ برقراری معامله، تمام نتایج حذف خواهد شد. هرگز انجام نمی شد.
در صورت رد دعوا به دلیل مفقود شدن پیش شرط، این نقص قابل اصلاح و طرح دعوای جدید است. در صورت رد دعوای ماهوی، امکان طرح مجدد دعوای همان معامله وجود ندارد. دولت متهم باید از تصمیم ابطال تبعیت کند. در غیر این صورت به مجازات تخلف محکوم خواهد شد. اما علیه اداره ای که تصمیم را اجرا نمی کند می توان دعوای خسارت مادی و غیر مادی را طرح کرد.
اگر پرونده به دلیل نداشتن پیش نیاز منتفی شود، این امر فقط بر شاکیان تأثیر می گذارد. اشخاص ثالث با ارائه پیش نیاز می توانند شکایت کنند. در صورت امتناع اساسی، مانعی برای اقامه دعوی اشخاص ثالث وجود ندارد. اگر معامله لغو شده ماهیت تنظیمی داشته باشد، یعنی به طور کلی برای همه اعمال شود، نه برای یک فرد، تصمیم فسخ برای همه اعمال می شود. اگر معامله فسخ شده ماهیت فردی داشته باشد، یعنی فقط برای یک یا تعداد معینی از افراد معتبر باشد، این بار تصمیم فسخ فقط برای اشخاص مربوطه معتبر خواهد بود.

اعتراض به رأی دیوان عدالت اداری

در قانون شماره 2577 دو مرجع به عنوان وسيله تجديدنظر از رأي دادگاه بدليل پرونده هاي ابطال در نظر گرفته شده است. بر این اساس، می توان ابتدا به دادگاه منطقه ای دادگستری و سپس به شورای دولتی اعتراض کرد.

همانطور که در بالا ذکر شد، این دادگاه ها گاهی اوقات می توانند به عنوان دادگاه های بدوی عمل کنند.

می توان گفت مهلت تجدیدنظر 30 روزه و مهلت تجدیدنظر 30 روزه وجود دارد. البته در این دوره ها استثناهایی وجود دارد. با این حال، دو راه فوق العاده دیگر وجود دارد، یعنی تجدید دادرسی و تجدید نظر به نفع قانون.

در مقاله ما به جزئیات در مورد روند تجدید نظر نمی پردازیم. اینها موضوع مقالات دیگر ما هستند. با این حال، باید دانست که تصمیمات دادگاه های اداری یا مالیاتی را می توان به دادگاه های بالاتر منتقل کرد.

یک پرونده ابطال چقدر طول می کشد؟

این سؤال که یک پرونده ابطال چقدر طول می کشد سؤالی است که هرگز نمی توان به طور کامل به آن پاسخ داد. به عبارت دیگر، شدت دادگاه، محدوده عمل اداری، نگرش اداره، وضعیت شاکیان، سایر مراحل قانونی قابل پیگیری و غیره. عوامل زیادی را می توان نام برد. اینها مواردی است که بر مدت زمان ابطال اثر مثبت یا منفی خواهد داشت.

به طور کلی می تواند یک دوره 4-5 ماهه باشد یا می تواند یک روند 2 ساله باشد. ضمناً متذکر می شویم که در صورت پیگیری و همراهی با وکلای مجرب، نتایج مثبت به مرور زمان نمایان خواهد شد. زیرا تراکنش های اشتباه یا نادیده گرفته شده می تواند روند را بی جهت طولانی کند.

تفاوت بین عمل قضاوت کامل و اقدام برای ابطال

همانطور که در بالا اشاره کردیم، دعوای ابطال موضوع ابطال یک عمل اداری است، در حالی که دعوای جبران کامل، دعوی با مطالبه خسارت است. در صورت درخواست ابطال و جبران خسارت، دو دعوی جداگانه باید طرح شود. با این حال، این دو مورد البته با هم دیده می شوند.

می توان تفاوت بین دعوای جبران کامل و دعوای ابطال را به شرح زیر جدول بندی کرد:

جدول 3: تفاوت بین عمل قضاوت کامل و اقدام برای ابطال

اقدام لغو پرونده کامل قضاوت
هدف آن حذف معامله دولت با عطف به ماسبق است. هدف آن جبران خسارات وارده توسط دولت است
فقط می تواند در برابر مراحل اداری تکمیل شده و نهایی شده باز شود. به دلیل اعمال اداری، اعمال اداری و قراردادهای اداری قابل افتتاح است.
یک مورد عینی است. یک مورد ذهنی است.
ابطال قانون اداری دعوی قابل طرح با درخواست است. این دعوی با مطالبه جبران خسارت وارده از سوی اداره است.
هرکس در ابطال معامله ذینفع باشد حق دارد این دعوی را اقامه کند. فقط کسانی که از طرف اداره متضرر شده اند می توانند این شکایت را مطرح کنند.
مراجعه به اداره قبل از طرح دعوی الزامی نیست، اما قابل اعمال است. مراجعه به اداره قبل از دعوا الزامی است.